به گزارش ساری فردا و به نقل از ایرنا، این روزها در زندگی شهری و ماشینی، بسیاری از سنتهای حسنه به بوته فراموشی سپرده شده اند و بسیاری دیگر نیز کم رنگ تر شده اند و از آنجا که این رسوم با باورهای اعتقادی و فرهنگی آمیخته شده اند، اهمیت فراوانی نیز دارند.
آداب، رسوم و عقاید مردم هر منطقه از کشور، ریشه در عقاید دینی و ملی آنها دارد که بارزترین عنصر هویت بخشی مردمان یک ناحیه محسوب می شود و باید در حفظ و انتقال آن به آیندگان کوشا بود اما متاسفانه به آداب و رسوم، توجه چندانی نمی شود و غباری از فراموشی بر آنها نشسته است.
یکی از زیباترین سنتهای مردم منطقه مازندران و گیلان، برپایی سنت روزه سری است. طبق این سنت، دختر یا پسری که برای نخستیم بار روزه بگیرد، در زمان افطار به او هدیهای داده میشود که این هدیه معمولا برای دختران چادر نماز و طلا، و برای پسران نقره یا پول است.
شهرهای حاشیه دریای خزر، در فصل گرم سال، آب و هوای بسیار شرجی دارند و کارسنگین در شالیزار و دریا هم این شرایط را سختتر میکند. آنها برای مقابله با این موضوع، در سحرهای تابستان غذاهایی با طبع سرد از جمله شکر پلا، میپزند تا در طول روز نیاز کمتری به آب و رفع تشنگی احساس کنند. در قدیم قرقناق از غذاهای محلی مازندران بود که اعتقاد داشتند خوردن این غذاها در طول روز مانع گرسنگی و ضعف میشود. از متداولترین غذاهای ماه رمضان میتوان به راغون دشو، شیر آش، اوحلوا، آش دوغ، شامی سبزی، کوکو، تخم مرغ و برنج اشاره کرد.
شیر آش همان شیر برنج معروفی است که از ترکیب شیر، برنج و شکر درست میشود. احلوا مخلوطی از آب، شکر قرمز و شیره خرمالوی وحشی است. در پخت آش دوغ محلی نیز از دوغ، آب، برگ و ساقه چغندر سفید، باقلا خشک یا تازه، گشنیز و نعناع و برنج نیم دانه استفاده میشود. از دیگر غذاهای محبوب در ماه رمضان قماق است که از برنج، آرد، تخم مرغ، شکر، کنجد و ادویه تهیه میشود.
مازندرانیها نذورات بسیاری برای این ماه دارند. از معروفترین آنها میتوان به نذر ختم انعام اشاره کرد. کسانی که حاجت و نیازی از خدا داشته باشند مجلسی ترتیب میدهند و فردی از اهالی که در خواندن قرآن تبحر دارد در آن مراسم انعام میخواند و صاحب نذر مقداری نمک، چند قرص نان و چند ظرف آب در سینی بزرگی میگذارند و میان مهمانان تقسیم میکند.

سحری خوانی یکی از سنت هایی است که در گذشته در مازندران رواج داشت و اکنون با پیشرفت تکنولوژی و ورود تجهیزات لازم این سنت گرد فراموشی بر آن پاشیده شده است البته به اظهارنظر برخی کارشناسان حوزه میراث فرهنگی چراغ این سنت در مناطق کوهستانی و در روستاهای دوردست شهرستان سوادکوه و کوه های دو هزار شهرستان تنکابن و منطقه بندپی شهرستان بابل و به ویژه در چهاردادنگه و دودانگه و روستاهای اتو، لاجیم، ولوپی، پیرنعیم، امیرکلا، ولوکش، سی پی سوادکوه و روستاهای دیگر، سنت حسنه سحرخوانی همچنان ادامه دارد.
در قدیم به علت عدم امکانات مانند برق، روشنایی، دستگاه های رسانه ای و خستگی مردم به خاطر کار در شالیزار و فعالیت های کشاورزی ممکن بود که عده ای، سحر را خواب بمانند بنابراین بعضی از افراد به عنوان سحری خوان با گرفتن قوطی های حلبی خالی در یک دست و چوب در دست دیگر با چوب روی حلب می کوبیدند و با فریاد ‘سحر برخیز’، ‘سحر برخیز که صبح صادق آمد’، مردم را برای خوردن سحر و روزه گرفتن از خواب، بیدار می کردند و اگر همسایه ای چراغ یا به گفته مازندرانی ها، لمپ پا(چراغ گردسوز) یا فانوس همسایه را خاموش می دید بلافاصله بر در خانه می کوبیدند و او را از سحر، آگاه می کردند.
از دیگر آداب و رسوم مازندران آن است که افرادی که فرزند پسر میخواستند نذر میکردند که در طول ماه مبارک رمضان مردم را برای خوردن سحری بیدار کنند و در نقش سحری خوان این وظیفه را انجام می دادند، به این صورت که یک پیت حلبی خالی به گردن خود میآویختند و با چوب به آن ضربه میزدند تا مردم برای سحری بیدار شوند که البته این رسمها هماکنون از بین رفته است.
در مازندران، ماه ضیافت الهی غذا نیز جایگاه ویژه ای درسفره این ماه دارد و در این ماه علاوه بر برپایی مهمانی هایی برای میزبانی از روزه داران انوع غذاهای محلی و سنتی این ماه پخت و برای پذیرایی از روزه داران استفاده می شود.
شیر آش، راغون دشو، شکر پلا، اوحلوا، آش ساک، کوکو، شامی سبزی، تخم مرغ و برنج و در قدیم نیز قرقناق از غذاهای محلی مازندران بود که اعتقاد داشتند خوردن این غذاها در طول روز مانع گرسنگی و ضعف میشود.
“اوحلوا” غذایی بسیار کامل است که مخلوطی از آب، شکرقرمز و کمی شیره خرمالوی وحشی به دست می آید. این غذا به خاطر داشتن مواد قندی طبیعی میتواند برای افطار بسیار مناسب باشد.
بومیان ساکن مازندران مخلوطی از برنج را خیس کرده و آرد کمی درشتتر، تخم مرغ، ادویه، کنجد و شکر را به آن افزوده و مانند کتلت سرخ میکنند. قماق غذایی بسیار مقوی است که مناسب سفره افطار است.
آنان برای سحر تابستانهای ماه مبارک رمضان نیز غذایی کامل و از نظر طبع غذایی سرد را در نظر میگیرند. شکر پلا شامل مخلوطی از شکر قرمز و برنج است که میزبان روزهداران میشود.
راغون دشو غذایی است که برای کودکان بسیار مفید است. البته کسانی که در طول روز دچار تشنگی بسیار زیاد میشوند، از همان شکرپلا برای سحر استفاده میکنند. در این غذا کره محلی را آب کرده و شیره خرمالو به آن اضافه میکنند و به عنوان خورشت روی برنج ریخته و در زمان سحر میل میکنند.
شیرآش یا شیربرنج شامل مخلوطی از شیر، برنج و کمی نمک است که به عنوان افطار خورده میشود. این غذا به دلیل ترکیب شیر، برنج و شکر و سادگی در پخت معمولا در سفرههای افطار به وفور دیده میشود.
آش دوغ محلی مازندرانی، جزو غذاهای بسیار مفید و کامل است که در تابستان بر سفره افطار دیده میشود. این غذا از مخلوط دوغ، آب، برگ و ساقهی چغندر سفید، باقلا خشک یا تازه، گشنیز و نعناع و برنج نیم دانه تهیه شده و در پایان به آن پیاز داغ، سیر و نمک و فلفل اضافه می کنند.
علاوه بر این مازندرانی که همواره بر اصل تحکیم بنیان خانواده تاکید دارند در این ایام ترجیح می دهند افطارشان را هر قدر هم که ساده باشد، با خانواده و فامیل شریک شوند و بنابراین در خانواده های گسترده مازندرانی، تقریبا هر شب مهمانی افطار برپاست.
بومیان ساکن مازندران میدانستند با درنظرگرفتن شرایط آب و هوایی و با توجه به کار سخت کشاورزی، دامداری و طولانی بودن روز در زمان روزه داری از کدام مواد طبیعی با چه ترکیبی خوراک تهیه کنند تا تحمل این ایام برای آنان آسان شود.

تاریخ نگار حوزه مردم شناسی ریشه دار کردن اعتقادات ماه رمضان در نسل جوان را یکی از ویژگی های سنت های این ماه در استان برشمرد و گفت : برای این منظور و تشویق آنها با هدیه دادن در روز نخست روزه گرفتن به کودکان نشان دادند که این ماه ارزشمند است یا اینکه روزه خواری در ملا عام آنچنان در نزد مردم مازندران زشت و ناپسند بود که در صورت وقوع چنین حالتی خطاب به فرد روزه خوار اشعاری در نکوهش این کار خوانده می شد که فرد از انجام این کار خجل می شد.
علی رمضانی پاچی گفت : در گذر زمان و به دلیل بی توجهی در انتقال این آداب و رسوم شاهدیم که این بخش از فرهنگ مازندران از میان رفته است و بجز تعداد معدودی از این رسوم از جمله سحری خوانی که در برخی از روستاها اجرا می شود بقیه آنها از بین رفته است.
وی افزود : کمک به احیای این آداب و رسوم به نوعی کمک به ترویج فرهنگ مازندران است تا این فرهنگ به انحطاط نرود که اقدام اخیر برخی نهادها در برگزاری جشن روزه اولی ها را می توان نمادی از احیای رسم روزه سَری مازندرانی ها دانست.