به گزارش ساری فردا و به نقل از خبرگزاری تسنیم از ساری، در دل جنگلهای انبوه و مراتع سرسبز مازندران، حیاتوحشی نفس میکشد که قرنهاست با طبیعت این سرزمین پیوند خورده است؛ گوزنهای سرخ، پلنگهای کمیاب و پرندگان مهاجر، بخشی از این اکوسیستم ارزشمند را تشکیل میدهند؛ اما این میراث طبیعی، سالهاست که زیر سایه تهدیدهای مختلف قرار گرفته است؛ از شکارچیان غیرمجاز گرفته تا تخریب زیستگاهها و تغییرات اقلیمی، همگی حیاتوحش مازندران را به چالش کشیدهاند.
در این میان، محیطبانان که بهعنوان نخستین خط دفاعی طبیعت شناخته میشوند، با مشکلاتی اساسی دستوپنجه نرم میکنند؛ کمبود نیرو، فرسودگی تجهیزات و ضعف قوانین حمایتی، از جمله موانعی است که بر سر راه آنان قرار دارد. این قشر که مسئولیت پاسداری از منابع طبیعی را بر عهده دارند، نهتنها از حمایتهای کافی برخوردار نیستند، بلکه در برخی موارد حتی هنگام رویارویی با متخلفان، با محدودیتهای قانونی مواجه میشوند.
این گزارش، نگاهی عمیقتر به وضعیت محیطبانان مازندران و چالشهایی دارد که آنان را در مسیر حفاظت از طبیعت با دشواریهای فراوان روبهرو ساخته است.

حفاظت از جنگلها با ۳۰۰ محیطبان ممکن نیست
در میان درختان سربهفلککشیده جنگلهای مازندران، اکبر ایمانی، محیطبانی با دو دهه تجربه، از مشکلاتی میگوید که عرصه حفاظت از طبیعت را به چالشی نفسگیر تبدیل کرده است. او از روزهایی حرف میزند که در دل شب، با یک موتورسیکلت فرسوده، مسیری طولانی را طی میکند تا از دستاندازی شکارچیان به زیستگاه حیاتوحش جلوگیری کند، اما تعداد اندک محیطبانان، کار را برای این مدافعان طبیعت دشوار ساخته است.
ایمانی با اشاره به وسعت زیاد مناطق تحت حفاظت میگوید: مازندران ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار هکتار مساحت دارد و حدود ۲۰ درصد آن جزو مناطق حفاظتی است، اما تعداد محیطبانان ما به ۳۰۰ نفر هم نمیرسد؛ یعنی هر محیطبان باید صدها هکتار را تحت نظر داشته باشد که عملاً غیرممکن است.
او با ارائه آماری تکاندهنده ادامه میدهد: براساس استانداردهای جهانی، برای هر هزار هکتار از مناطق حفاظتشده باید حداقل یک محیطبان وجود داشته باشد. اما در مازندران، این عدد گاه به یک محیطبان برای بیش از ۱۰ هزار هکتار میرسد. نتیجه این کمبود نیرو، افزایش تخلفات، ازدیاد شکارهای غیرمجاز و نابودی تدریجی زیستگاهها است.»

ایمانی، که سالها در مناطق مختلف استان خدمت کرده است، به وضعیت نامناسب تجهیزات در دسترس اشاره میکند و میگوید: وقتی صحبت از حفاظت از جنگلها میشود، اولین چیزی که نیاز داریم، امکانات مناسب است، اما ما هنوز با خودروهای فرسوده و بیسیمهای قدیمی کار میکنیم. در بسیاری از مناطق، اگر تخلفی گزارش شود، تا رسیدن نیروهای کمکی، شکارچیان مدتهاست که از منطقه گریختهاند.
مشکل دیگر، محدودیتهای قانونی برای محیطبانان است؛ ایمانی توضیح میدهد: ما بهعنوان ضابط قضایی شناخته شدهایم، اما اختیار استفاده از سلاح برای دفاع از خودمان را نداریم؛ در موارد زیادی، محیطبانانی که در برابر متخلفان مسلح ایستادگی کردهاند، خودشان بازداشت شدهاند.» او تأکید میکند که «اگر دولت به فکر تقویت قوانین حمایتی نباشد، انگیزه کار در این حوزه بیشتر از قبل کاهش خواهد یافت.
در پایان، ایمانی از مسئولان میخواهد که نگاه ویژهتری به مشکلات محیطبانان داشته باشند و ادامه میدهد: اگر قرار است این میراث طبیعی برای نسلهای آینده حفظ شود، باید نیروی انسانی کافی، تجهیزات مناسب و قوانین حمایتی قویتری برای ما در نظر گرفته شود؛ در غیر این صورت، جنگلهای مازندران هر روز بیش از پیش در معرض نابودی قرار خواهند گرفت.

افزایش فشار بر مناطق حفاظتشده؛ محیطبانان تنها در میدان
مازندران با گستره وسیع جنگلها، تالابها و مراتع خود یکی از مهمترین زیستگاههای حیاتوحش در ایران محسوب میشود، اما این سرمایه ارزشمند، با تهدیدهای متعددی از جمله شکار غیرمجاز، تخریب زیستگاهها و تغییرات اقلیمی مواجه است؛ در این شرایط، حفاظت از این منابع طبیعی به عهده محیطبانانی است که تعدادشان بسیار کمتر از استانداردهای لازم است.
حسینعلی ابراهیمی مدیرکل حفاظت از محیط زیست سابق مازندران در گفتوگو با خبرنگار تسنیم از وضعیت موجود و چالشهای این حوزه سخن میگوید و با اشاره به تعداد محدود محیطبانان ادامه میدهد: حدود ۲۰ درصد از مساحت مازندران، یعنی چیزی نزدیک به ۴۸۰ هزار هکتار، در زمره مناطق حفاظتشده قرار دارد، اما نیرویی که برای حفاظت از این پهنه گسترده در اختیار داریم، حتی به ۳۰۰ نفر هم نمیرسد؛ یعنی هر محیطبان مسئولیت حفاظت از چند هزار هکتار را برعهده دارد، که این شرایط در هیچ جای دنیا قابل قبول نیست.
او تأکید میکند که این کمبود نیرو، نهتنها روند حفاظت را دشوار کرده، بلکه فشار کاری بالایی را بر محیطبانان تحمیل کرده است: وقتی در منطقهای حادثهای مانند شکار غیرمجاز یا تخریب منابع طبیعی رخ میدهد، محیطبانان باید مسافتهای طولانی را طی کنند تا به محل برسند، این در حالی است که در بسیاری از مواقع، امکانات و تجهیزات مناسبی برای این کار در اختیار ندارند.

ابراهیمی به مشکلات لجستیکی نیز اشاره میکند و میگوید: در بسیاری از پاسگاههای محیطبانی، خودروهای گشتزنی فرسوده شدهاند؛ موتورهای مورد استفاده محیطبانان سالها از عمر مفیدشان گذشته و در برخی مناطق، حتی برای یک عملیات تعقیب و گریز ساده هم دچار مشکل میشویم. علاوه بر این، برخی از پاسگاههای ما به دلیل مشکلات مالی، فاقد تجهیزات پیشرفته نظارتی مانند دوربینهای تلهای یا پهپادهای پایش هستند.
یکی دیگر از چالشهای اساسی که ابراهیمی به آن اشاره میکند، ضعف قوانین حمایتی برای محیطبانان است؛ وی در این ارتباط میگوید: محیطبانان ما ضابط قضایی هستند، اما در بسیاری از مواقع، هنگام برخورد با متخلفان، با محدودیتهای قانونی مواجه میشوند. در حالی که شکارچیان غیرمجاز اغلب مسلح هستند، محیطبانان در استفاده از سلاح برای دفاع از خود با محدودیتهای شدید مواجهاند. در نتیجه، مواردی داشتهایم که محیطبانان ما نهتنها آسیب دیدهاند، بلکه به دلیل درگیری با متخلفان، خودشان درگیر پروندههای قضایی شدهاند.
وی همچنین میگوید: قانون باید محیطبانان را از نظر حقوقی و قضایی حمایت کند؛ اگر فردی که مسئول حفاظت از جنگلها و حیاتوحش است، هنگام انجام وظیفه احساس امنیت نکند، چگونه میتوان انتظار داشت که بتواند از طبیعت دفاع کند؟
ابراهیمی در پایان تأکید میکند که حفاظت از منابع طبیعی، نیازمند سرمایهگذاری در نیروی انسانی، تجهیز امکانات و اصلاح قوانین است:ما از دولت انتظار داریم که استخدام محیطبانان جدید را در اولویت قرار دهد. همچنین باید تجهیزات ما بهروز شود و قوانین حمایتی برای این قشر زحمتکش اصلاح گردد. اگر امروز برای حفاظت از محیطزیست سرمایهگذاری نکنیم، فردا با زیانهایی جبرانناپذیر مواجه خواهیم شد.

محیطبانان همچنان ایستادگی میکنند
به گزارش تسنیم، با تمام مشکلات و کمبودهایی که در مسیر حفاظت از محیطزیست وجود دارد، محیطبانان همچنان با تمام توان در برابر تخریب طبیعت ایستادگی میکنند، اما آیا میتوان از گروهی که نه از حمایت قانونی کافی برخوردارند، نه از تجهیزات مناسب و نه از حقوق و مزایای درخور، انتظار داشت که در مقابل موج عظیم تهدیدات محیطزیستی بهتنهایی بایستند؟
افزایش جمعیت، گسترش ساختوسازهای غیرمجاز، تغییرات اقلیمی و فشارهای اقتصادی، همگی عواملی هستند که بر میزان تخریب منابع طبیعی افزودهاند؛ شکارچیان غیرمجاز، زمینخواران و قاچاقچیان چوب، تهدیدات مستقیمی برای جنگلها و حیاتوحش مازندران به شمار میآیند؛ تهدیداتی که مقابله با آنها نیازمند نیروی انسانی کافی، تجهیزات کارآمد و قوانین حمایتی قوی است.

اما واقعیت تلخ این است که بسیاری از محیطبانان، که باید حافظان جنگلها و زیستگاههای ارزشمند باشند، خود در شرایطی سخت و دشوار بهسر میبرند؛ آنها با حداقل دستمزد، تجهیزات فرسوده و کمبود نیرو روبهرو هستند، درحالیکه مسئولیت حفاظت از هزاران هکتار منطقه حفاظتشده بر دوششان سنگینی میکند؛ در چنین شرایطی، افزایش تعداد محیطبانان، بهروزرسانی تجهیزات و اصلاح قوانین حمایتی نهتنها یک ضرورت بلکه یک اولویت فوری است.
تجربه کشورهایی که در حفاظت از محیطزیست موفق عمل کردهاند، نشان میدهد که سرمایهگذاری در این حوزه نهتنها از تخریب طبیعت جلوگیری میکند، بلکه از نظر اقتصادی و اجتماعی نیز بازدهی بالایی دارد. کاهش بحرانهای زیستمحیطی، جلوگیری از نابودی گونههای در خطر انقراض و حفظ منابع طبیعی برای نسلهای آینده، از مهمترین دستاوردهای چنین سرمایهگذاریهایی است.
اکنون، پرسش اساسی اینجاست: آیا وقت آن نرسیده که دولت و نهادهای تصمیمگیر، نگاه جدیتری به مشکلات محیطبانان داشته باشند؟ اگر امروز برای تقویت این نیروهای خط مقدم طبیعت چارهای اندیشیده نشود، در آیندهای نهچندان دور، مازندران ممکن است بخش بزرگی از سرمایههای طبیعی و زیستی خود را از دست بدهد و این خسارتی است که هیچ برنامهای قادر به جبران آن نخواهد بود.
