به گزارش ساری فردا و به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، مدرسه دارالفنون در منطقه مرکزی تهران قدیم و نزدیکی بازار معروف پایتخت در منطقه ناصرخسرو واقع شده است، مدرسهای ماندگار که آن را اولین دانشگاه نیز مینامند و از اولین بناهایی است که پس از ساخت مدارس نوین در سطح جهان و بهخصوص مدارس فنی و نظامی که معمولا «دارالفنون» نامیده میشدند، بهعنوان یکی از اولینهای علمیوآموزشی در ایران پایهگذاری شد و بعدازآن بود که مدارسی از اینگونه یعنی دارالفنون ساخته و بنا گذاشته شدند.
مدرسهای که علیرغم بیمهری به برخی بناهای تاریخی وماندگار ایران، از خوششانسها بوده و پس از اینکه از سال ۱۳۹۲بهعنوان زیرمجموعه سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، عملا در اختیار وزارت آموزشوپرورش قرار گرفت، نسبت به بازسازی، ترمیم و توسعه بهرهبرداریهای آموزشی و فرهنگی آن اقدام شد؛ اتفاقی خوشایند که جای قدردانی دارد. به بهانه پرداختن بیشتر به خدمات ماندگار امیرکبیر و مهمتر از آن حالواحوال نسبتا خوش این روزهای دارالفنون بهعنوان «یادگار ماندگار» آن مرد بزرگ، نگاهی به سابقه تاریخی این مجموعه انداختهایم. همچنین در ادامه با حمیدرضا رمضانی، رئیس مجموعه دارالفنون گفتوگو کردیم.
نیمنگاهی به خدمات امیرکبیر
درطول تاریخ همواره افرادی بودهاند که مستبدانه همهچیز را برای خود خواستهاند. درنگاهی وسیعتر، دولتها وحکومتهای استعماری و استبدادی وجود داشتهاند که به چپاول و غارت دولتهای دیگر وضعیفتر پرداختهاند. درمقابل اینها، افرادی شجاع و نستوه بودهاند که به مبارزه با استعمار و تبعیض پرداختهاند و برای کمک و یاری به بشر و ملتها از جان خود دستکشیده، به مبارزه با ظلم و فساد پرداختهاند. صفحات تاریخ نامهای بزرگی، چون گاندیها، نهروها، بنبلاها و نلسون ماندلاها درخود ثبت کرده است. تاریخ ایران نیز امثال کاوه آهنگر، سیدجمالالدین اسدآبادی، امیرکبیر، نواب صفوی و… را به خود دیده است و به جرات میتوان گفت بارزترین و مؤثرترین آنها جریان ماندگار انقلاب اسلامی بهرهبری امام خمینی (رحمها… علیه) بوده است. میرزا تقیخان ملقب به امیرکبیر، در خانه میرزا ابوالقاسم قائممقام فراهانی رشد یافت و هوش و استعداد ذاتی او باعث شد تا قائممقام فراهانی او را درکنار خود جای دهد و امور مملکت و سیاست کشور را به او بیاموزد. میرزا تقیخان، پس از مرگ محمدشاه در سال ۱۲۶۴ه. ق ناصرالدینشاه را از تبریز به سمت تهران حرکت داد و شاه نیز او را ملقب به امیر نظام (فرمانده کل قوا) کرد و پس از نشستن بر تخت سلطنت، ملقب به امیرکبیر و اتابک اعظم نموده بهسمت «صدر اعظم» منصوب کرد. اگر قرار بر مروری سریع بر خدمات امیرکبیر باشد، میتوان به موارد زیر بهعنوان مهمترین اقدامات آن آزادمرد اشاره کرد.
تمرکز قدرت در مبارزه با ملوکالطوایفی و جنبشهای التقاطی
یکی از راههای نفوذ و سلطه بر یک سرزمین، تضعیف حکومت مرکزی آن است. وقتی حکومتی واحد و مقتدر وجود نداشته باشد، زمینه بسیارخوبی برای استعمار و استثمار در آن کشور وجود دارد. در زمان محمدشاه و صدرات حاج میرزا آقاسی، بهعلت بیکفایتی آنها امور مملکت از هم پاشیده و طغیان ملوکالطوایفی در هر سوی مملکت سر برکشیده بود. در شیراز، کرمان، بوشهر، بندرعباس، خراسان، در شهرهای شمال و شمال غربی (که تحت نفوذ بابیها منجمله ملاحسین بشرویه بود) در زنجان و… هر کسی علم استقلال به دست گرفته و داعیه حکومت داشت. حسنخان سالار در مشهد آشوب بهپا کرده بود. ولی تمامی این حرکات با حسن تدبیر امیرکبیر و کاردانی حسامالسلطنه بهطور معجزهآسایی خوابید و خراسان نیز از تجزیه و استقلال نجات یافت.
ایجاد تعادل و تنظیم بودجه
امیرکبیر زمانی به صدارت رسید که با کشوری فقیر و خزانهای خالی و کسری بودجه مواجه بود؛ تعادلی در بودجه وجود نداشت و مالیاتها وصول نمیشد. درباریان از حقوق و مستری بسیاربالایی برخوردار بودند و هزینههای زائد و بیهوده صرف عیاشی درباریان میشد. مالیات همیشه از فقرا گرفته میشد و قلدران و مستبدان و درباریان از آن معاف بودند. امیرکبیر دستور داد تا مالیات و عوارض براساس عدالت و به تناسب درآمد تنظیم شود و خود با بیباکی و جسارت به اجرای آن پرداخت. مستمری بسیاری از درباریان قطع شد. دستمزدهای بالا و گزاف، کاهش یافت و اوضاع مالی سروسامان گرفت. او برای مبارزه با پدیده رشوه گیری دستور داد دستمزدها تعدیل و بهموقع پرداخت شود و برخی از عوامل آن را ازبین برد.
توجه به پیشرفتهای صنعتی
یک کشور برای تأمین استقلال و عدم وابستگی خود، نیاز به اقتصاد سالم و صنعت دارد. اقدامات امیرکبیر در اینراه بسیار مؤثر و حیاتی بود. او برای ایجاد صنعت عدهای از استادکاران باهوش و با ذوق را به «سن پطرزبورگ» فرستاد تا با رشتههای مختلف صنعت آشنا شوند. برای استخدام معلم و استادکار، مسیوجان داوود (میرزا داوودخان) را به اتریش فرستاد. از دیگر اقدامات او تاسیس کارخانه شکرریزی و قندسازی در ساری، نخریسی و چلواربافی در تهران، حریربافی در کاشان، کالسکهسازی در اصفهان و تهران، کاغذسازی در اصفهان و تهران، بلورسازی در قم و اصفهان و تهران و چینیسازی در قم و تهران بود. او به منظور حمایت از صنایع دستی دستور داد تا لباس نظامیان را از شال چوفای پشمین مازندران تهیه کنند. شالهای دستی کرمان بهدستور امیرکبیر بهقدری عالی بافته میشد، که با شالهای کشمیری رقابت میکرد. دربخش معدن، از طرفی دستور داد معلمین و کارشناسانی از اتریش استخدام شوند و ازطرف دیگر، مراقب بود تا بیگانگان خصوصا انگلیسها در این امر رخنه نکنند و خود مردم با سرمایه خودشان به استخراج بپردازند؛ لذا افرادی را که با سرمایه خودشان به امرمعدن روی آوردند را تا ۵سال ازمالیات معاف کرد. دربخش کشاورزی اقدامات ارزندهای را انجام داد؛ اقداماتی مثل ساخت سد عظیم نادری روی رودخانه کرخه، ترویج کاشت نیشکر در خوزستان، تجدیدبنای پل عظیم شوشتر و بازکردن هفت چشمه آن، ساخت سدی عظیم بر روی «گرگانرود»، اصلاح و تجدید قنوات «نهگنبد» یزد و اتمام کار نهر انتقال آب رود کرج به تهران.
تقویت بنیه دفاعی و اصلاح وضع قشون
امیرکبیر، چون خود امیرنظام و در خدمت ارتش بود، بهخوبی از کمبودهای ارتش آگاهی داشت؛ لذا برای مجهزکردن نیروهای نظامی ایران به سلاح مدرن، معلمینی از اتریش استخدام کرد و به ساخت کارخانه اسلحهسازی و توپریزی اقدام کرد و بخشی از مدرسه دارالفنون را مخصوص تعلیمات نظامی قرار داد؛ از سوی دیگر به مسیوجان داوود با تاکید بسیار نوشت که دو کشتی برای ایران خریداری کند. انگلیسیها از این موضوع سخت نگران شدند، اما کلنل شیل در نامهای به انگلستان نوشت: بعد از عزل یا قتل امیر، احداث نیروی دریایی در خلیجفارس به بوته فراموشی سپرده میشود که همین اتفاق نیز افتاد.
ایجاد نهضت علمی و فکری
سرگور اوزلی، سفیر انگلیس در ایران مینویسد: «باید ملت ایران راگذاشت تا درهمین حالت توحش و بربریت، باقی بمانند»، اما همان زمان درمقابل چنین دیدگاهی امیرکبیربرای ساختمدرسه دارالفنون اقدام سریعی انجام داد ومعلمینی راازاتریش استخدام کرد. انگلیسها بسیار سعی کردند که امیر را مجاب کنند تا از دانشمندان انگلیسی نیز درمدرسه استفاده کند، اما او که به غرض خبیثانه انگلیسها برای نفوذ بیشتر در ایران آگاه بود میگفت که ما ازکشورهایی که چشم طمع به مملکت ما دوختهاند، انتظار خدمت نداریم. از دیگر اقدامات او ایجاد روزنامه وقایع اتفاقیه بود که اولین شماره آن در پنجم ربیع الاول ۱۲۶۷ه. ق منتشر شد و بعدها نام آن به روزنامه دولتی ایران و روزنامه دولت علّیه ایران و روزنامه ایران تغییر کردوتا زمان سلطنت مظفرالدینشاه همچنان باقی بودوانتشار مییافت.
ایستادگی در مقابل گستاخیها و لجاجت سفیران خارجی
امیرکبیر قبل از صدارت، استقلال فکری خود را به نمایندگان خارجیها نشان داد. چنان که برای آوردن ولیعهد به تهران برخلاف معمول از بیگانگان پول قرض نگرفت و با کمکهای دیگر آنان موافق نبود. قبل از وی استعمارگران اروپایی خصوصا انگلیس در امور داخلی ایران مداخله کردند. جسارت آنها بهحدی رسیده بود که حتی از توهین به صدراعظم ایران نیز پروا نداشتند. بسیاری از اتباع بیگانه با استفاده از کاپیتولاسیون مصونیتهایی در خاک ایران داشتند، اما امیر در مقابل گستاخیها و لجاجت سفیران انگلیس میایستاد و آنجا که به نفع و صلاح مملکت بود با زیرکی و متانت و در جایی دیگر با شدت وحدت با آنها برخورد میکرد. نوشتههای «گرنت واتسون انگلیسی» بهخوبی شاهد این است که وی بههیچوجه نمیخواست بیگانگان در امور داخلی ایران دخالت کنند. در فتنه سالار در مشهد، او میدانست که توطئه انگلیس برای حفظ هندوستان در کار است؛ لذا بههیچ عنوان راضی نبود که انگلیسیها در رفع غائله مداخله کنند. این سخن گرنت واتسن پربارترین کلام در باب اقدامات امیرکبیر است. او میگوید: «امیرکبیر در ظرف چندسال کوتاه، کار چند قرن را انجام داد.»
دارالفنون، اقدام اساسی و یادگاری ماندگار
یکی از اقدامات درخور ستایش امیرکبیر، ترویج اندیشه توجه به علم و دانش و دستور ساخت مدرسه تاریخی دارالفنون بود. این اقدام بزرگ در سیستم آموزشی ایران که بهمنظور آموزش علوموفنون جدید در پایتخت کشور انجام شد، شاید بتواند ماندگارترین کار امیر تلقی شود؛ مدرسهای که درحقیقت اولین دانشگاه تاریخ ایران مدرن است که در دوره ناصرالدین شاه قاجار و به همت و ابتکار این بزرگمرد تاریخ ایران بنیان گذاشته شد، اگرچه که در همان ابتدای کار و سالهای آغاز فعالیتش مثل همه کارهای مثبت امیر در جهت اعتلای فرهنگ و پیشرفت و آگاهی مردم با کارشکنی و مخالفت روبهرو شد. صدر اعظم دانا و کاردان ایران در دوره قاجار، میرزا تقیخان فراهانی، ملقب به امیرکبیر که به حق لقبی شایسته این مرد بزرگ آن دوره از تاریخ ایران است، بعد از سفری به روسیه دریافت که سیستم آموزشی کشور کاستیهایی دارد. به همین دلیل بیمعطلی در آغاز کارش در مسند صدارت، در جهت ساخت این مرکز تلاش فراوانی کرد، اما این مرد دانشپرور و فرهنگدوست شوربختانه نتوانست شاهد بهثمر نشستن تلاشهایش باشد و حاصل آن همه دلسوزی و زحمت را ببیند و در روز افتتاح حضور داشته باشد، چون وقتی اولین گروه از استادانی که بهسرپرستی دکتر یاکوب ادوارد پولاک به تهران رسیدند، دو روز بعد از تبعید امیرکبیر بود و از این استادان بهگرمی استقبال نشد. وقتی امیرکبیر به تحریک و توطئه درباریان خیانتکار و خودفروخته و منفعتطلب از مقام صدارت عزل شد، معلمان اتریشی به تهران آمدند و امیر، چون در تبعید بود، به جانداودخان سفارش کرد که از این مهمانان که بهدعوت امیر به ایران آمدهاند، بهنحوی شایسته پذیرایی شود، اما عملا امکانش فراهم نشد.
ویژگیهای مدرسه تاریخی دارالفنون
امیرکبیر شخصا مکان بنای ساختمان مدرسه را انتخاب کرده و به شاه پیشنهاد داد و شاه هم پذیرفت. این مکان در نزدیکی کاخهای سلطنتی بود که در اینجا سربازان دورههای آموزش نظامی را میگذراندند. امیر به مهندس تبریزی دستور داد تا نقشه ساختمان تهیه شود. مهندس میرزارضاخان، یکی از پنج تحصیلکرده اعزامی به لندن بود که در زمان تنها شاهزاده بالیاقت قاجار یعنی عباسمیرزا، برای تحصیل به انگلیس رفته بودند. نقشه ساختمان مدرسه با بهره گیری ازطرح عمارت سربازخانه ولیچ انگلیس آماده شد و محمدتقی معمارباشی مأمور احداث آن شد. مدرسه تاریخی دارالفنون ۱۷۳سال قبل یعنی در روز یکشنبه ششم دی ماه ۱۲۳۰خورشیدی و سیزده روز قبل از قتل امیرکبیر رسما افتتاح شد. در مراسم افتتاحیه آن ناصرالدین شاه، میرزا آقاخان نوری صدراعظم جدید و خیانتکار، و گروهی از دانشمندان و معلمان ایرانی و اروپایی و ۳۰تن از شاگردان این مدرسه حضورداشتند. از آغاز تأسیس و کار مدرسه تاریخی دارالفنون بسیاری از درباریان مخالفت شدیدی با این حرکت سازنده امیر داشتند و کسی که در رأس این مخالفان بود جانشین امیر لایق، صدراعظمی نالایق بود که دربرباددادن ایران و ازمیانبرداشتن رقیب خود ازهیچ کوششی ابایی نداشت وهمه تلاش میرزاآقاخان نوری این بود که این مدرسه منحل شود، اما با همه این کارشکنیهای این وزیر سودجو و دمدمیمزاجیهای شاه قجری، این مدرسه به شروع به کارکرد و به فعالیت خود ادامه داد. در نوشتههای ایرانی، تا مدتی طولانی به همه دانشگاههای خارجی دارالفنون میگفتند. از نامههایی که تاکنون از امیرکبیر بهجا مانده و همچنین نوشتههای روزنامه وقایع اتفاقیه و دیگر اسناد چنین استنباط میشود که در ابتدا اسم خاصی برای این مرکز آموزشی در نظر نبوده و آن را با نامهای مدرسه، مدرسه جدید، مکتبخانه پادشاهی، تعلیمخانه، معلمخانه و مدرسه نظامیه میشناختند. در یکی از نامههای امیر کبیر که گویا آخرین نامه اش به سفیر ایران در روسیه است و بهمنظور استخدام استادان اروپایی این نامه را به سفیر نوشته، این بنا را «مدرسه نظامیه» خطاب میکند.
تاریخچه مختصر دارالفنون
آن گونه که در دانشنامه جهان اسلام آمده است، دارالفنون تهران، تأسیس یک نهاد آموزشی جدید وحاصل اندیشه میرزاتقیخان امیرکبیر بود. دیدار وی از مراکز آموزشی روسیه و عثمانی و آشنایی با مراکز علمی غرب از طریق کتابهایی که زیرنظر وی ترجمه میشدند، زمینهساز تأسیس مدرسهای بهسبک جدید گردید. نیاز به آموزش دانش و فنون غربی، بهویژه در حوزه نظامی، از زمان مواجهه باغرب همواره وجودداشت. شکستهای نظامی دربرابرروسیه، عاملی تأثیرگذار درترغیب دولتمردان قاجاربه رفع عقبماندگی و کسب دانش و فنون جدید بود. از همین رو در اوایل دوره قاجار، گروهی از جوانان به غرب فرستاده شدند و عدهای معلم خارجی نیز به استخدام دولت ایران درآمدند، اما این اقدامات پاسخگوی نیاز کشور و گام مؤثری برای رفع عقبماندگیهای آموزشی نبود. بههمین سبب، امیرکبیر از همان آغاز صدارت در راه برآوردن نیازهای فرهنگی جامعه گام برداشت. در این میان، خبر تأسیس دارالفنون در استانبول در ۱۲۶۳ نیز در اقدام وی بیتأثیر نبود. بدینترتیب به همت امیرکبیر، سنگ بنای «تعلیمخانه»ای که «علوم و صنایع در آنجا تعلیم و تعلم شود» گذاشته شد.
مدرسهای که امیر افتتاح آن را ندید!
ساخت بنای مدرسه در ۱۲۶۶ در ضلع شمال شرقی ارگ سلطنتی آغاز شد. میرزا رضای مهندسباشی، ظاهرا با الهام از نقشه سربازخانه و عمارت وولیچ انگلستان، نقشه ساختمان را تهیه کرد و محمدتقیخان معمارباشی نیز آن را ساخت. بنای مدرسه که دارای پنجاه حجره منقَّش مذهَّب وسیع بود، در۱۲۶۹به اتمام رسید. امیرکبیر، پیش ازپایان ساخت مدرسه، جانداوود (مترجم وزارت خارجه) را برای استخدام معلم به اتریش فرستاد. اوهفت معلم (سه تن برای آموزش امور نظامی و چهار تن برای آموزش امور پزشکی، مهندسی و معدن) استخدام کرد. امیرکبیر به دو دلیل به استخدام معلمان اتریشی روی آورد: نخست برای اینکه از انگلیس، روسیه و فرانسه فاصله بگیرد و دوم، برای اینکه معلمان را از سیاست دور نگاه دارد، اما معلمان اتریشی وقتی وارد ایران شدند که امیرکبیر عزل شده بود؛ از این رو، با آنها بهسردی رفتار شد. حتی میرزا آقاخان نوری، صدراعظم جدید که با اصلاحات امیرکبیر مخالف بود، قصد داشت با پرداخت غرامت آنها را بازگرداند. بهرغم کارشکنیهای وی و انگلیسیها -که برای اخلال در کار معلمان اتریشی اصرار داشتند گروهی از ایتالیاییها جایگزین آنها در دارالفنون شوند- این مدرسه کار خود را آغاز کرد. با تأسیس دارالفنون، دولت رسما و مستقیم وارد حوزه آموزش شد و از بودجه دولت و مالیات تویسرکان و ملایر به اداره آن پرداخت. هدف از تأسیس دارالفنون در وهله نخست، آموزش امور نظامی بود. بههمین سبب، هشت ماه پیش از گشایش رسمی آن، بخش آموزش نظامی کار خود را آغاز کرد. این مدرسه ابتدا «مدرسه جدید»، «مدرسه نظامیه» و «مکتبخانه پادشاهی» نامیده میشد. عنوان دارالفنون برای نخستینبار در نامه میرزا محمدعلیخان شیرازی، وزیر امور خارجه، به کلانتر تهران در ۲۴ محرّم ۱۲۶۸ ذکر گردید و با همین نام در ۵ ربیع الاول ۱۲۶۸ (سیزدهروز پیش از قتل امیرکبیر)، پس از آنکه صد تن از شاهزادگان و رجال دولت به حضور ناصرالدین شاه رسیدند، رسما گشایش یافت بیآنکه از بانی آن، امیرکبیر، نامی به میان بیاید.
دارالفنون مدرسهای برای آموزش فنون مختلف
مدرسه را از آن رو دارالفنون نامیدند که قرار شد هر فنی در آن آموزش داده شود. استاد محمد محیط طباطبائی احتمال داده است اطلاق نام دارالفنون پس از برکناری امیرکبیر، با اقتباس از نام دارالفنون استانبول صورت گرفته باشد، نه بهاعتبار ذکر آن در نامه میرزا محمدعلی خان. چون معلمان دارالفنون خارجی بودند، در آغاز این مدرسه زیرنظر وزارت خارجه بود و ریاست آن را میرزا محمدعلیخان به عهده داشت اماپس ازدرگذشت وی، بهسبب غالببودن جنبه نظامی مدرسه، ریاست آن به عزیزخان مُکری، آجودانباشی کل نظام واگذار شد. ناظم مدرسه رضاقلیخان هدایت بود، که هجده سال این سمت و سپس ریاست دارالفنون را بهعهده گرفت. بهگفته احتشامالسلطنه «بهخاطر وجود دارالفنون» وزارت علوم تأسیس شد تا به امور آن رسیدگی کند. تحصیل در دارالفنون رایگان بود. حتی برخی از دانشآموزان مبلغی ماهیانه نیز دریافت میکردند، اما در ۱۲۹۹ش، طبق مصوبه شورای عالی معارف، دانشآموزان به پرداخت شهریه ملزم شدند که این شامل حال شاگردان بیبضاعت نمیشد. دانشآموزان میبایستی آموزش ابتدایی را گذرانده باشند. به آنها روزانه یک وعده غذا و سالانه دودست لباس تابستانی و زمستانی میدادند. لباس هریک از رشتهها مخصوص و با سایر رشتهها متفاوت بود، اما گفته شده است که بعدها لباس دانشآموزان متحدالشکل شد. در آغاز شاهزادگان و فرزندان رجال دولتی در دارالفنون تحصیل میکردند وبه هریک ازآنان اتاق مخصوص داده میشد امابعدها فرزندان مردم عادی، به استثنای یهودیان، حق تحصیل در دارالفنون را یافتند؛ اگرچه دختران ازتحصیل در دارالفنون محروم بودند. دارالفنون ایران بیست سال پیش از دارالفنون ژاپن و سه سال پس از دارالفنون عثمانی تأسیس شد. گفته میشود درسازماندهی دارالفنون ازپلیتکنیک وین الهام گرفتند. دارالفنون بهطور رسمی کار خود را با آموزش هشت رشته، ازجمله علوم طبیعی، پزشکی و نظامی که «هریک از احتیاجات امور مملکت» بودند، آغازکرد. آموزش زبانهای خارجی مانندآلمانی، انگلیسی، عربی، روسی و فرانسه نیز درزمره برنامههای درسی بود.
دانشآموزان دارالفنون در کنار مشروطهخواهان
رویکرد آموزش در دارالفنون کاربردی بود، بههمین دلیل آموزش همزمان بهصورت نظری و عملی صورت میگرفت. درجنبش مشروطهخواهی، دانشآموزان دارالفنون ازپیشگامان آزادی بودند ودرکنارمشروطهخواهان قرارگرفتند. آنها درتحصن مشروطهخواهان در سفارت انگلیس، چادر مخصوصی برپا کردند و افزون بر خواستههای مشروطهطلبان، خواهان رسیدگی به وضع فارغالتحصیلان مدرسه و دادن کاری متناسب با رشته تحصیلیشان شدند. تحصیل در دارالفنون که یک «مدرسه متوسطه» محسوب میشد، به دو دوره تقسیم گردید. در دوره دوم، دو شعبه ادبی و علمی از هم جدا شدند. دانشآموزان با معدل بالا در شعبه علمی و مابقی که استعداد چندانی نداشتند، در شعبه ادبی جای گرفتند. این امر سبب شد تا سالها به شعبه ادبی به دیده حقارت بنگرند. ساختمان قدیمی دارالفنون را خراب کردند و بنای جدیدی ساختند که مارکوف (مهندس روسی) طراح آن بود. با تأسیس دانشسراهای عالی و نیز دانشگاه تهران، دارالفنون به تدریج به فراموشی سپرده شد. دارالفنون تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی بهصورت دبیرستان اداره میشد. پس از انقلاب، مدتی مرکز تربیتمعلم و مدتی نیز مرکز آموزش عالی ضمنخدمت فرهنگیان وزارت آموزشوپرورش شد. دارالفنون در ۱۳۶۷ش در فهرست آثار ملی به ثبت رسید و اکنون (۱۴۰۳ش) به مرکز اسناد و مطالعات تاریخ تعلیموتربیت و گنجینه دارالفنون تبدیل شده که وابسته به سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی است و در خصوص مرمت وبازسازی آن تلاشهای مستمری در حال انجام است.
جانگرفتن دوباره مدرسه دارالفنون
گرچه آن گونه که شایسته این بنای تاریخی است در نگهداری، حفظ و مرمت این بنای باشکوه اقدامات بهموقع و کافی صورت نگرفته است و حتی در دوره قاجار مورد بیمهریهایی واقع شده است، اما با کمال خرسندی باید گفت مدرسه دارالفنون بعد از فراز و فرودهای بیش از ۱۷۰ سال حیات خود، حدود یک دهه است که وارد فازی جدید از لحاظ ترمیم و نگهداری و مهمتر از آن بهره برداری بهینه از این گنجینه تاریخی شده است. موضوعی که باعث شده دارالفنون دوباره مورد توجه واقع شود و با برگزاری برنامههای فرهنگی و اجتماعی و فراهمکردن زمینه بازدید عمومی روزهای بهتری را تجربه کند. اتفاقاتی که توسعه یافته است و باعث شده اقدامات نسبتا خوبی در مورد ترمیم اساسی، بازسازی و حفظ و نگهداری دارالفنون در دستور کار قرار گیرد.
بنایی که زبان گویای هنر معماری، فرهنگ و اندیشه ایرانیان است
حمیدرضا رمضانی، مدیر این مجموعه در مورد اقدامات انجامشده چنین میگوید: «اگرچه فعالیتهای فرهنگی و تربیتی دارالفنون از اهداف اصلی مدرسه تاریخی دارالفنون است، اما از آن جایی که این بنای تاریخی قدمت بیش از۱۷۰سال دارد و زبان گویای هنر معماری، فرهنگ و اندیشه ایرانیان مسلمان و آگاه است باید بهگونهای شایسته برای حفظ اصالت آن اقدام شود. بههمین دلیل بازسازی و مرمت و نگهداری بهینه آن در دستور کار سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی قرار گرفته است. ساختمان اولیه این مدرسه بهعنوان یکی از بناهای تاریخی و ارزشمند حوزه فرهنگی و آموزشی کشور در سال ۱۲۳۰خورشیدی بنا گردید و در سال۱۳۰۳ این بنا دوباره تجدید و ساخته شد. مدرسهای که بهعنوان یک نقطهعطف درتوسعه آموزشی و فرهنگی ایران مطرح است. این میراث ماندگار که از سوی سازمان میراث فرهنگی به ثبت ملی رسیده است، درحال حاضر زیرمجموعه سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی است و از سال ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰ مرمتهای اساسی و بنیادینی در آن صورت گرفته است که هماکنون نیز ادامه دارد.»
ترمیم بنا توسط تیم تخصصی مرمت و عمران بناهای تاریخی
آنطور که رمضانی میگوید، برخی از این اقدامات مرمتی که ازسال۱۳۹۲تا۱۳۹۸ انجام شده عبارتند از: «بازسازی و مرمت پوشش نهایی بام شامل شیروانیهای آمفیتاتر، تالار سخنرانی و سقف کلاسها، بازسازی نمای داخلی حیاط، بندکشی و تعویض سنگهای الحاقی، بررسی دقیق و بازسازی دیوارها بهشکل اولیه، ترمیم کاشیها و کتیبهها، تعویض پنجرههای آهنی و اقدام به ساخت و نصب پنجرههای چوبی، پیگیری مستمر و جدی مقاومسازی دارالفنون و بهسازی لرزهای آن، حذف الحاقات در اتقاقهای بخش شمال غربی و…. همچنین در سالهای ۱۳۹۸و ۱۳۹۹ کارهای اساسی مانند اتخاذ استراتژی مناسب درمواجهه با بنا، مطالعه وبررسی دقیق کلیه اسناد مرتبط با بازسازیها و مرمتهای سالهای گذشته مدرسه توسط تیم تخصصی مرمتی-عمرانی با هدف شناخت آسیبها و اتخاذ استراتژی مناسب و اقتصادی حفاظتی-مرمتی در مواجهه با این بنای ارزشمند انجام شده است. در نیمه دوم سال ۱۳۹۹ مطالعات ژئوفیزیک-ژئوتکنیک مقاومت مصالح آغاز شد وباتوجه به رویت آسیبها وعوارض متعدد دربنا که عمدتاریشه در مسائل ژئوفیزیکی و نشست ناهمگون در بستر بنا داشت، یک مطالعه تخصصی با بکارگیری یک شرکت تخصصی مهندسی ژئوتکنیک- ژئوفیزیک، وضعیت بستر و سازه دارالفنون مورد بررسی دقیق و اصولی قرار گرفت تا ضمن حفظ اصالت بنا و رعایت اصل «مداخله کمینه» از صرف هزینههای اضافه در اقدامات مرمتی آتی جلوگیری شود. نتایج این مطالعات با استقبال مجامع علمی- پژوهشی در عرصه میراث فرهنگی و ارائه نتایج در همایشهای بینالمللی همراه بود.»
میخواهیم نشاط و حیات را به دارالفنون بازگردانیم
او میافزاید: «در ادامه و در نیمه دوم سال۱۴۰۰ نیز عملیات حفاظتی-مرمتی این مدرسه شامل اقدامات گوناگون وموردنیاز براساس «طرح جامع مرمت، مصوب سازمان میراث فرهنگی» و زیرنظراساتید نامآشنای عرصه مرمت ومعماری صورت گرفت که در سال۱۴۰۱نیز ادامه یافت. درنیمه اول سال۱۴۰۲ اتاق فرمان مجموعه به فضای میانی بین دو سالن انتقال یافت وبهمنظور احیای کارکرد فرهنگی-آموزشی مدرسه متناسب بانیازهای روز، محیطی برای اختصاص به کافهکتاب پیشبینی شد. درسال۱۴۰۳ نیز عملیات اساسی ترمیم و بازسازی در بخشهای مختلف که نیاز به عملیات دارند، تعقیب شده و در واقع بهدنبال این هستیم که با انجام عملیات ترمیم و بازسازی، در گام بعدی درخصوص نگهداشت وحفظ وهمچنین توسعه بهرهبرداریهای فرهنگی وآموزشی این بنای ارزشمند، براساس برنامهای مدون و مستمر اقدام کنیم. درحقیقت هدف اصلی این است که بتوانیم ضمن توجه به شرایط روز و مقتضیات زمان، همان حیات و نشاط مطلوبی را که دارالفنون برای آن بنا شده است، به این بنای ماندگار تاریخی و فرهنگی برگردانیم.»
یک بنای تمامعیار تاریخی
مدرسه دارالفنون از بخشهای مختلفی تشکیل شده است که تمامی این بخشها به تدریس علم اختصاص داده شده بود. این مدرسه تشکیلشده از ۵۰ اتاق است که در تمامی این اتاقها، کندهکاریها و گچبریهای زیبایی انجام شده و اتاقها فضایی آرام و دلانگیز دارند. این اتاقهاازنظراندازه دقیقا شبیه به یکدیگرهستندومانند مدارس امروزی درهریک ازاین کلاسهایک نوع درس به دانشآموزان تعلیم داده میشد. جلوی هر یک از اتاقهای دارالفنون یک ایوان ساخته شده است و تمامی اتاقها به شکل مربع با طول و عرض ۴ متر است. بر روی برخی از دیوارهای اتاق و راهروهای آن گچبریهای بسیار شکیل انجام شده است و شاهد تذهیبات خاصی روی آنها هستیم. در این اتاقها بخشی برای نشستن آموزگار تعبیه شده بود که بهدلیل مرتفعتربودن این بخش نسبت به سایر بخشهای کلاس، اشراف کامل بر کلاس دارد. قسمت کف کلاسها از سنگ پوشانده شده است و در زمان قدیم دانشآموزان بر روی قالیهایی که بر روی همین سطح سنگی پهن میشد، مینشستند. حیاط دارالفنون یکی از دیگر بخشهای زیبای مدرسه است که در این حیاط تمامی عوامل دخیل در زیبایی در نظر گرفته شده است. در بخش میانی حیاط مدرسه یک حوض بزرگ تعبیه شده است که به زیبایی هرچه تمامتر فضا افزوده است. امروزه نیز این حوضچه باقیمانده و در داخل آن درتمامی اوقات آب زلالی وجود دارد. این حوضچه مصارف گوناگونی داشته و مهمترین استفاده، آن آبخوردن دانشآموزان بوده است. سرچشمه آب حوضچه از قنات معروف آبشاه بوده است که دارای آب زلالی بوده و یکی از بهترین آبهای تهران در آن زمان بوده است. قرارگرفتن حوضچه در میان درختان زیبا و بزرگ فضا را زیباتر نموده است و درختانی که در اطراف حوضچه قرار گرفتهاند زردآلو، شاهتوت، توت و گوجه هستند که در همان زمان ساخت دارالفنون کاشته شدهاند. اطراف حوضچه بهصورت سنگکاری شده است و دورتادور فضای حیاط را پوشش داده است که از طریق این راهها میتوانید رفتوآمد داشته باشید. امروزه یک دستگاه کوچک در وسط حوضچه تعبیه شده که آب را مانند فواره به آسمان پرتاب میکند.