فرزند شهید ابراهیم خناری گفت:پدرم در سال ۱۳۲۷ در شهرستان قائم شهر و در یک خانواده مذهبی و متدین به دنیا آمد و دارای ۵ برادر و خواهر بود.
ایشان خدمت سربازی خود را در آذربایجان شرقی شهر عجب شیر گذراند و بعد از پایان دوسال خدمت سربازی در سن ۲۹ سالگی ازدواج کرده که حاصل آن ۴ سال زندگی مشترک دو فرزند دختر و پسر بود.
شهید بزرگوار ابتدا کارمند اداره ثبت بود و بعد از آن در انتقال خون تهران تا سال ۵۸ یا ۵۹ مشغول به کار بود و سپس به انتقال خون مازندران منتقل شد.
این شهید بزرگوار، یکبار در حادثه جمعه سیاه ۱۷ شهریور که در میدان ژاله تهران رخ داده بود حضور داشت و زخمی شد و مدتی هم در بیمارستان بستری بود .
بار دوم نیز بعد از انقلاب در درگیری منافقین قایم شهر که در سال ۱۳۶۰ در میدان امام حسین این شهرستان اتفاق افتاده بود حضور داشت و در درگیری با منافقین به شدت زخمی شد و در این درگیری پرده گوش چپش پاره شد، سه چهار تا از دندان هایش شکست و بینی و چند نقطه از سرش نیز شکست و منافقین قصد بریدن سرش را داشتند که دوستان پدرم از راه رسیدند و نجاتش دادند و بعد به بیمارستان رازی قائم شهر منتقل کردند و مدتی در آنجا بستری بود .
شهید خناری در یکی دو عملیات بعد از انقلاب شرکت کرده بود و سر انجام در سن ۳۳ سالگی در تاریخ ۱۱/۸/۱۳۶۱ در عملیات محرم همزمان با شب تاسوعا به درجه رفیع شهادت نائل شد و به آن هدفی که می خواست رسید.
هم رزمان ایشان شهید بخشی ، شهید آبیار، شهید فاضلی ، شهید توسلی و شهید ربیعی که همه آنان بعد از شهادت پدرم به شهادت رسیدند.
عطر افشانی گلزار شهدا و تجدید میثاق با شهدای والا مقام مرکز استان در ملامجدالدین ساری از دیگر برنامه های این مسیولان استان و شهرستان بود.
انتهای پیام /
سکینه رضاییان سمسکنده