آخرین خبرها
خانه / اخبار ساری / بوسه ام جا مانده پدر

بوسه ام جا مانده پدر

آخرین بوسه بر سر و روی پدر بعد شهادت ، بر لبانم خشک شد. پدرم سر نداشت.

به گزارش ساری فردا، جنگی که رژیم بعثی عراق بر مردم ما تحمیل کرد، یکی از بی رحم ترین و ناعادلانه ترین جنگ ها در طول تاریخ بود و جوانان ما با کمترین امکانات دفاعی از خاک و ناموسشان، وطن دفاع کردند و اجازه ندادند یک ‌وجب از خاک کشور ایران اسلامی به دست دشمن بیافتد.
هر چند در این جنگ نابرابرانه و تحمیلی که یک طرف را ۶۰ کشور قدرتمند از همه نظر حمایت می کردند که رژیم بعثی عراق بود و طرف دیگر جوانان دلیری بودند که با ایمان به خدا و تکیه بر باورهای دینی و غیرت ایرانی و وجود پر برکت رهبری فرزانه حضرت امام خمینی ( ره) در مقابل دشمن تا دندان مسلح ایستادگی کردند

هزارها هزار شهید ، جانباز ، مفقودالاثر و آزاده دادیم اما در مقابل دشمنان سر فرود نیاوردیم و پای انقلاب و باورهایمان ایستادیم و دفاع مقدس را که از بزرگترین افتخارات ملت ما پس از انقلاب اسلامی است رقم زدیم، اما
در سال های اخیر نیز پس از گذشت چند دهه که از دفاع مقدس ملت ایران اسلامی گذشته، دشمنان به ویژه آمریکا ی جنایتکار با پرورش و آموزش نیروهای وحشی که بویی از انسانیت نبردند به نام( دائش) موجب نا امنی در کشور سوریه که مرقد مطهر حضرت زینب و حضرت رقیه (س) در آنجا قرار دارد و برای ملت ما بسیار ارزشمند و محترم هستند موجب شد تا خون جوانان ما دوباره به جوش بیاید و با غیرت و مردانگی و با فرمان رهبر معظم انقلاب ، پا به میدان نبرد حق علیه باطل بگذارند و از حرم و حریم این دو بانوی گرامی حفاظت و پاسداری کنند و اجازه ندهند این دائشی های خبیث به حرم این بزرگواران نزدیک شوند و در این مناطق به ویژه منطقه حلب خانطومان سوریه جوانان زیادی جان خود را فدا کردند و به مقام رفیع شهادت نائل شدند و نامشان به عنوان‌ شهدای مدافع حرم در برگ زرین دیگری از تاریخ کشورمان ثبت شد.

اگر جوانان ما در این جنگ نیابتی در خاک سوریه شرکت نمی کردند و ترس و وحشتی که آن زمان در کشور ما از وجود نیرو های دائشی ایجاد شده بود ، چه بسا آنها وارد کشور ما هم می شدند.
هرچند مدافعان حرم در این مسیر زخم زبان ها شنیدند و خودشان و خانواده هایشان مورد بی مهری عده ای از مردم ناآگاه قرار گرفتند اما رفتند تا کشور ما نا امن نشود.

مهدیه دختر شهید مدافع حرم حسن رجایی فر است که در گفت و گو با ساری فردا می گوید، وقتی پدر برای دومین بار می خواست عازم سوریه شود موقع خدا حافظی با همه خدا حافظی،کرد و بعد من را صدا کرد و گفت ، مهدیه جان بیا بابا را ببوس که این آخرین بوسیدن تو است اما من گفتم،اصلا چنین چیزی نیست اما پدرم گفت : مرد هست و حرفش ،وقتی خبر بازگشت پیکر مطهر پدر را به ما دادند و رفتیم سپاه ، من امید وار بودم که پیکر پدرم را می بینم و صورتش را می بوسم اما به من گفتند ، شهید شما سر ندارد ، به یاد حرف پدرم افتادم که آخرین بار موقع خدا حافظی با من، گفته بود ، مهدیه جان بیا منو ببوس که این آخرین بوسیدن تو هست و وقتی من گفتم اصلا چنین جیزی نیست پدرم گفت : مرد هست و حرفش .

شهدا راه شان را خودشان انتخاب کردند و باور داشتند که رفتنی هستند، و بهترین جایگاه نزد خدا وند برای آنها است.
وظیفه ما به ویژه مسئولان است که برای هر صندلی که امروز بر روی آن نشسته اند ۷۲ شهید دادیم پس باید آرمان های امام و شهدا را به شایستگی بشناسیم و ادامه دهندگان راهشان باشیم به ویژه امروز که کشور درگیر جنگ بزرگ اقتصادی است ، باید با آگاهی،تلاش شبانه روزی و با گوش دادن به فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر تولید دانش بنیان و اشتغال آفرین ، با کمک نخبگان جوان ، از این جنگ اقتصادی به کوری چشم دشمنان سربلند بیرون بیایم و استقلال و آزادی که شعار اول انقلاب ما بوده را حفظ کنیم .

شهید مدافع حرم حسن رجایی‌فر در چهارم تیر ماه ۱۳۵۴ در یکی از روستاهای خوش آب و هوای کامی‌کلا از توابع بندپی‌غربی، شهر خشرودپی از شهرستان بابل متولد شد.
دوران تحصیلات ابتدایی و متوسطه‌اش را در همان روستا و منطقه تا سطح دیپلم به پایان رساند و از آنجایی که به کارهای الکتریکی و برق علاقه داشت، مهارت خاصی در این زمینه کسب کرد.
رجایی فر در امتداد خدمت مقدس سربازی، به سربازی دائمی نظام و در سال ۱۳۸۷ به عضویت پاسداری در سپاه درآمد، برای کارشناسی ارشد ثبت‌نام و در سال‌های ۹۲ تا ۹۳ در رشته مدیریت استراتژیک این رشته را به پایان رساند.
 
هر زمان و مکان مأموریتی بود با جان و دل می‌پذیرفت و کارش را فقط برای رضای خدا انجام می داد و در دی ماه ۱۳۹۴ بود که برای اولین بار به ماموریت رزمی حقیقی یعنی پیکار با دشمنان زبون و کافران حربی، دشمنان اسلام و به‌خصوص شیعه در کشور سوریه رفت. 
پس از ۲۰ روز مبارزه از ناحیه کتف مجروح شد و برای معالجه و درمان به ایران بازگشت، ۱۴ فروردین ۱۳۹۵ موعد دوم ماموریتش بود، پس از رزم سنگین ۲۲ روزه در مناطق عملیاتی حلب، خان‌طومان و دیگر مناطق عملیاتی سوریه مشغول رزم بود که در روز پنجشنبه ۱۶ اردیبهشت در عملیات ناجوانمردانه دشمن کافر، به همراه ۱۴ لاله خونین بال استان همیشه لاله خیز مازندران در منطقه خان طومان به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
انتهای پیام/
سکینه رضائیان سمسکنده

درباره‌ی صمدایی

حتما ببینید

نماینده ولی فقیه در مازندران :

شورای زکات مازندران به کشاورزان و دامداران کمک کند تا چرای مجانی دام‌ها صورت بگیرد/ …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *